Joke یارو مياد

یارو مياد تهران مي بينه همه لباس آستين كوتاه پوشيدن تعجب مي كنه مي گه اوا پس اينا چه جوري دماغاشونو پاك مي كنن

به یارو ميگن از قفل فرمونت راضي هستي؟ ميگه: آره فقط سر پيچ ها يه کمي اذيت مي کنه

یارو اسم بچه شو ميزاره حسين، بعد هر دو دقيقه يه بار ازش ميپرسه: حسين جان، تشنه ات نيست؟

یارو تو ماشينش آهنگ عربي گذاشته بود با صداي بلند. بهش ميگن اينا چي گوش ميدي؟ ميگه:دارم قرآن شادجديد گوش ميدم

يارو لنگ بوده با کشتي ميره سفر…وقتي برميگرده رفيقش ميگه خب سفر خوش گذشت؟؟ ميگه نه بابا همش استرس داشتم هي مي گفتن لنگرو بندازين تو آب؟

یارو ريش پروفسوري داشته ميره پيش رفيقاش و بهشون ميگه: هر سوالي دارين امروز بپرسين فردا ميخوام ريش هامو بزنم

از یارو مي پرسن: اگه گفتي کي به همه محرمه؟ يک خورده فکر ميکنه ميگه: سوپر مارکت سر کوچه! ميگن: چرا؟ميگه: چون به همه شير ميده

يکي مادرش ميميره، یارو ميره خبر بده. ميگه: مي دوني که يه شتره هست دم خونه همه مي خوابه؟؟ يارو ميگه:خب؟؟ یارو ميگه: حالا رو ننت خوابيده

جايزه نوبل شيمي به محمود احمدي نژاد تعلق گرفت. زيرا ايشان توانستند ريال را به پهن تبديل كنند

به یارو ميگن: يه ميوه خوشمزه، آبدار و شيرين نام ببر. ميگه: خيار! بهش ميگن: خيار كجاش آبدار و شيرينه؟ ميگه: شما اونو با چايي شيرين بخور، نظرت عوض ميشه

به یارو مي گن با وطن جمله بساز مي گه: من به حمام رفتم وتنم را شستم. مي گن بابا وطن! وطن با طي دسته دار. مي گه همون ! با طي دسته دار خودمو شستم ديگه

یارو ديش ماهواره نصب ميكنه، بعد براي اينكه بهش گير ندن، روش مينويسه كولر پارس

یارو باباش ميميره، ميره خاکش کنه، جو ميگيردش، فيتيله پيچش هم ميکنه

يه روز يه یارو تو هواپيما تفنگو ميذاره رو مخ خلبان و ميگه:از همينجا صاف ميري بندرعباس خلبانه ميگه:حالا چرا بندرعباس؟ یارو:آخه دوستم قراره از اونجا قاچاقي ببردم دوبي

یارو مسجد ميزنه هيچ کسی نمي ره .تبليق ميزنه: نماز بدون وضو . شکسته . نشسته .گوز آزاد

یارو دم يه گربه رو گرفته بوده و مي کشيده! بهش ميگن: گناه داره چرا دم گربه رو مي کشي؟ یارو ميگه: بابا من فقط دمش رو گرفتم … خودش مي کشه

از یارو ميپرسن: براي زلزله زدگان بم چه کمکي کردي؟ ميگه: متاسفانه دستم خالي بود، انشاءالله زلزله بعدي جبران مي کنم

دوست دختر یارو بهش ميگه:اگه توجه كني ميبيني كه نگاهم باهات حرف ميزنه.
یارو ميگه:اينقدر پلك نزن،صدات قطع و وصل ميشه

به یارو مي گن اخرين باري که بهت گفتن اقا کي بوده؟ مي گه همين امروز صبح توالت بودم يکي پشت در هي مي گفت اياقا بيا بيرون

یارو به دوستش ميگه: من يک دوست دارم که ميگه، پدر پدر پدر پدربزرگ خودش رو ديده!! دوستش ميگه: حتماً دروغ ميگه، هميچين چيزي امکان نداره! ميگه: نه دروغ نميگه فقط زبونش ميگيره

یارو ميره قهوه خونه محکم ميزنه روي ميز و ميگه: آي نفس کش همه ميذارن، فرار مي کنن.. يکي از صاحب قهوه خونه ميپرسه: چرا همه در رفتن؟ صاحب قهوه خونه ميگه: وقتي اين مياد اينجا همه ميفهمن زنش تو خونه تنهاست

امام جمعه اردبيل گفت: وقتي آب ميخوريد سه تا بسم الله بگيد، چون تو آب ۳ تا جن وجود داره، ۱اوکسيجن، ۲ تا هيدروجن

به یارو ميگن تو شهرتون آثار باستاني دارين؟ ميگه نه ولي دارن ميسازن

يکي به رفيقش مي گه : شنيدم تو ظرف شستن به زنت کمک مي کني؟ زن ذليل! مي گه خب مگه چيه . اونم تو رخت شستن به من کمک مي کنه

یارو رفت تعليم رانندگي رفيقش پرسيد چطور بود ؟ گفت خوب بود ولي مربيه خيلي مذهبي بود . هر طرف من مي پيچيدم مي گفت يا امام رضا يا ابوالفضل

توي قزوين قيمت يك ساعت بازي بيليارد 150 تومان است ولي قيمت يك ساعت تماشاي بازي بيليارد 3500 تومان

به یارو ميگن اگر حالت تهوع بهت دست بده چيكار ميكني ؟ ميگه : من بهش دست نميدم

يکي ميگه: من” حافظ کل قرآنم” اون يکي ميگه: از اين قران کوچيکا يا بزرگا

یارو بالاي پل هوايي ايستاده بوده ميگه: حالا ما خر، ما نفهم ، ما بي شعور … اينجا اصلأ آب ردميشه كه پل زدن؟

يه يارو زنگ ميزنه پيتزا فروشي ميگه يه پيتزا مي خواستم. فروشنده ميگه . به نام … ؟ يارو ميگه . اخ اخ . ببخشيد .به نام خدا , يه پيتزا مي خواستم

غضنفر هميشه لباس مشكي مي پوشيده . دوستاش ميگن چرا هميشه مشكي مي پوشي ؟ غضنفر ميگه : آخه من ختم روزگارم

یارو دکتر مي شه، به مريضش قرص مي ده مي گه: يکي قبل از خواب بخور، يکي قبل از بيدار شدن

خطبه عقد رشتي : النكاح السنتي , و بعدش خوش به حال امتي , فقط لطفا نوبتي ؛ عباس آقا جلو نزن غربتي

ميدونيد اگه يه مرد وارد حموم زنونه بشه چي ميشه؟ زنا ميکشنش ولي اگه يه زن وارد حموم مردونه بشه مردا همديگرو ميکشن

یارو ميره در خونه دوستش و هر چي در ميزنه کسي درو باز نميکنه، با خودش ميگه فکر کنم درشون خرابه، بهتره زنگ بزنم

یارو ميره جبهه فرداش بر ميگرده ميگن چرا برگشتي؟ ميگه پدر سوخته ها به قصد کشت تفنگ بازي ميکردن

از یارو ميپرسن ميدوني چرا شمشير حضرت علي دو شاخه بوده؟ ميگه واسه اينکه شبها بگذاره تو برق شارژ بشه

یارو به زنش ميگه: خانوم جان، چرا اينقدر دير اومدي خونه؟ زنش ميگه: آقا جان، يه مرتيكه افتاده بود دنبالم، بيشرف يواش راه ميومد

از یارو ميپرسن تو شما آدم مشهور هم هست ميگه آره …. سوفيا لُره ! ، اليزابت تاي لُر ، لُر و هاردي …. يه ماده شيميائي هم هست که اختراع خودمونه بهش ميگن کلُر

به یارو ميگن: حالت چطوره؟ ميگه: تازه موکتش کردم

آخونده داشته واسه یارو حرف ميزده، ميگه: مثلاً اگه سگ بهت حمله کرد بايد اين آيه قرآن را بخوني او ميگه: اما خوبه که آدم يک چوب هم با خودش داشته باشه، چون ممکنه همه سگها عربي بلد نباشند

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *