پيرزنه از مكه برگشته بود توي گمرك تو چمدونش ويسكي پيدا ميكنن

شيرازيه ميره سلموني كارش كه تموم ميشه به آرايشكر ميگه كونت درد نكنه يارو ميگه
چرا كونم درد نكنه شيرازييه ميگه چون خوب ريدي تو موها م

رشتیه میره خونه میبینه زنش با یه مرد تو حمومه غیرتی میشه
آبگرمکن رو
خاموش میکنه

به رشتیه می گن زنتو تو باغ با یه مرده دیدن .می گه اووووووووه چقدر
قضیه رو گنده می کنید باغ کدومه چندتا درخت بیشتر نبوده

به ترکه میگن تهران چه خبر؟ میگه : بیناموسی بیداد میکرد! مردا کرست
زناشونو نصف کرده بودن زده بودن در دهنشون

دوتا لره میرن هتل، اولی میره توالت فرنگی دومی میاد کتکش میزنه!!!
میگن چرا میزنیش؟ میگه من دو روزه از این چشمه آب می خورم این اومد رید
توش

ترکه از حج بر می گرده همه ازش می پرسن خونه خدا چه طور بود میگه والله
بد که نبود اما هیچ جا خونه آدم نمیشه

يكي تو استاديوم بوده داشته فوتبال نگاه مي كرده هي مي گفته عجيبه واقعا
عجيبه.مي گن چي عجيبه؟ مي گه: 100 هزار تماشاچي 22 تا بازيكن 3 تا داور
.مي گن خوب چيش عجيبه؟ مي گه گنجشكه همه رو ول كرده ريده رو سر من

قزوینیه میمیره ملت میبینن که زنش نشست رو قبرش هی کونشو میماله به سنگ
قبر مردم میگن بابا زشته این کارها چیه میکنی زنش با گریه میگه آخه همیشه
این خدا بیامرز میگفت این کونی که تو داری مرده رو هم زنده میکن

پيرزنه از مكه برگشته بود توي گمرك تو چمدونش ويسكي پيدا ميكنن. بهش
ميگن حاجيه خانم از شما اين كارا بعيده !
ميگه آخه ننه من كه پا ندارم دور خونه خدا بگردم، يه استكان از اينو كه
ميخوردم، خونه خدا خودش دور سرم مي گشت

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *